۱۳۸۹/۳/۲۰

ه ه ه

شنبه چی می شه؟
من هنوز شبها خواب می بینم، می ترسم، می ترسم هیچی نشه، من می دونم هیچی نمیشه

ولی دختر جان برات آرزو می کنم مصاحبت خوب از آب در بیاد، کارات راس وریس شه، بری.ولی بعدا ینکه درست تموم شه برو یه کشور دیگه.آلمان سرده، تو هم که تو این هوا دورت پتو مسافرتی می پیچی می شینی پشت کامپیوتر


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر