چه می دانی از این شهر بزرگ
از این همه تنهایی
این همه اندوه
چه می دانی ا زانتظار به هرز رفته
از اتاق پر از گرد وغبار
از دیوار سیاه
چه می دانی از نا نوشته هایم
از رنجش هایم
برای کلمات کودکانه ای که ....
چه می دانی ؟؟؟
این همه تنهایی که توصیفش در کلام من نمی گنجد
حتی کاغذهای خط خطی روی میزم را ندیدی، هیچ گاه
ندیدی
از این همه تنهایی
این همه اندوه
چه می دانی ا زانتظار به هرز رفته
از اتاق پر از گرد وغبار
از دیوار سیاه
چه می دانی از نا نوشته هایم
از رنجش هایم
برای کلمات کودکانه ای که ....
چه می دانی ؟؟؟
این همه تنهایی که توصیفش در کلام من نمی گنجد
حتی کاغذهای خط خطی روی میزم را ندیدی، هیچ گاه
ندیدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر