۱۳۸۹/۴/۲۹

باشد که مرا خون از رگ ها برود


باشد که مرا خون از رگ ها برود، گوشت


بر تنم بپوسد، و استخوان هایم بند بند

جدا شوند، اما تا راه شناخت را نیابم،

از این جا نخواهم رفت.

"متون بودایی"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر