۱۳۸۹/۸/۱۶

4 عقدي و صد صيغه

يه وبلاگي هست!نسوان مطلقه معلقه!نوشته هاش دوست دارم
يه مطلبي راجع به ناموس نوشته. با خودم فكر مي كنم من كي معني ناموس فهميدم؟.......يادم نمي آد
ياد شبي افتادم كه با بچه ها رفتيم بيرون، يكيشون اولين بار بود مي ديدم! اسمش محسن بود.داغون داغون !! مي گفت صاحبخونشون داشته زنش مي زده انقدر حالش بد شده كه زده بيرون.
1 ماه بعد: داشت از دوست دخترش مي گفت كه خيلي زشت، اصلن هم دوسش نداره، ,ولي بخاطر دخترك حاضر تحملش كنه!
6 ماه بعد: زمزمه هايي شنيدم كه يه دوست دختر فابريك داره و 40 تايي اس ام اسي، اونم كه سر جاش هست
1 ماه بعد: تو مراسم دفاع دوستش با دختر جديده رويت شد.
از همه بدتر اينكه. پسرك فوق حقوق و دخترك اصلي فوق ادبيات
فرني مي خوريم( افسانه آفرينش) ص. هدايت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر